بررسی تاثیر عوامل مدرسه ای در افت تحصیلی دانش آموزان

نشست ها

مقدمه
افت تحصیلی مانند دیگر مشکلات اساسی پدیده‌ای است که عوامل زیادی بر شکل‌گیری آن تاثیر دارند که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان ویژگی‌های فردی دانش‌آموز، عوامل خانوادگی، مشکلات ناشی از مدرسه و عوامل اجتماعی را نام برد. در مورد ویژگی‌های فردی دانش‌آموز می‌توان به عواملی چون داشتن مشکلات و بیماری‌های جسمی، ذهنی، روانی، کمبود انگیزه برای یادگیری، هدف نداشتن، ناتوانایی‌های یادگیری، داشتن خود پنداره ضعیف، ناسازگاری‌های رفتاری، داشتن اضطراب و فشار روانی برای تحصیل اشاره کرد]۱[. درباره اهمیت مسائل خانوادگی نیز می‌توان گفت از آنجا که والدین بیشترین تاثیر را بر رشد جسمی، ذهنی و روانی فرزند خود می‌گذارند، بنابراین کمترین سهل‌انگاری، کم‌توجهی و عدم رسیدگی به نیازهای دانش‌آموز می‌تواند مسائل و مشکلات زیادی را برای او به وجود آورد]۲[. از جمله مهم‌ترین عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز‌ان که تا کنون در این مورد مطالعات زیادی انجام شده است می‌‌توان موارد زیر را نام برد:
ـ‌ جدایی یا غیبت یکی از والدین؛
ـ‌ نبود ارتباط موثر بین والدین و فرزندان؛
ـ میزان تحصیل و سواد والدین؛
ـ بیماری‌های جسمی یا روانی والدین؛
ـ کافی نبودن امکانات خانه؛
ـ مشکلات مالی و اقتصادی خانواده
ـ مشاجرات و منازعات والدین؛
ـ بی‌تفاوتی و عدم علاقه والدین به تحصیل.
مشکلات ناشی از مدرسه بخصوص مشکلات ناشی از معلم و شیوه تدریس وی می‌تواند به‌تنهایی به اندازه مجموعه عوامل متعدد بر روند آموزش و تحصیل دانش‌آموز تاثیر بگذارد. برخی دیگر از مشکلات ناشی از مدرسه که تاثیر مستقیم بر افت تحصیلی دانش‌آموز دارد شامل کیفیت فضای آموزشی، تغییرات پی در پی محتوای کتاب‌های درسی، توبیخ و تنبیه‌های دانش‌آموز، عدم رسیدگی به علت غیبت‌های دانش‌آموز و… هستند. در مورد عوامل اجتماعی موثر بر افت تحصیلی دانش‌آموزان می‌توان گفت این عوامل که بیشتر آنها از اختیار دانش‌آموز، خانه و مدرسه خارج هستند شامل مواردی چون کمبود امکانات تحصیلی در اجتماع، عدم انگیزه دانش‌آموزان برای پیشرفت در اجتماع، کم‌ارزش شدن مدرک تحصیلی و نداشتن امکانات رفاهی معلمان است. دانش آموز لباس و قیافه معلم را می بیند و غیرمستقیم درس نظم یا درس بی نظمی می گیرد، درس خوش اخلاقی، مهر، محبت و یا درس خشونت می گیرد حتی در و دیوار کلاس، وسعت و نور کلاس، نوع اداره عمومی مدرسه در شکل گرفتن شخصیت دانش آموز دوره ابتدایی نقش تربیتی دارد]۳[.
امروزه، مدرسه در حکم مهم ترین نهاد تعلیم و تربیت، جایگاه ویژه ای دارد و در کنار خانواده، وظیفه تعلیم و تربیت دانش آموزان را به دوش می کشد. یادگیری مستلزم کنش و واکنش های بین دانش آموزان و محیط است. در صورتی که این رابطه به درستی صورت نگیرد سبب بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش و افت تحصیلی آنان خواهد شد. عوامل موثر بر بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش به دو دسته عوامل درون مدرسه ای و عوامل برون مدرسه ای تقسیم می شوند. عوامل درون مدرسه ای شامل عوامل فرهنگی، عوامل رفاهی و عوامل آموزشی درون مدرسه است. اما عوامل برون مدرسه بسیار متعدد بوده که هدف محقق در این مقاله پرداختن به عوامل درون مدرسه ای است.با توجه به این که امروزه مدارس نیازهای اغلب دانش آموزان را برآورده نمی کنند و نمی توانند در آنان علاقه و انگیزه لازم را برای تحصیل علم به وجود آورند. در این زمینه می توان به آسانی فهرستی از دلایل بی علاقه شدن به آموزش و مدرسه گریزی دانش آموزان را به رشته تحریر درآورد. اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که بسیاری از این دلایل، در ویژگی های مدرسه، طبیعت، جامعه، مسائل و مشکلات خانوادگی و فردی ریشه دارد و پاره ای از آنها، از ویژگی ها ی جوامع امروزی محسوب می شوند]۴[. بنابر این، به بررسی های متعدد و گوناگونی در این زمینه نیاز است تا عوامل مؤثر بر بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش شناسایی شوند ]۵٫[
روش پژوهش
این تحقیق از نوع توصیفی زمینه یابی است و جامعه آماری آن، دانش آموزان دو کلاس در پایه چهارم دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ در شهر تهران (یکی پسرانه۳۰ نفر و دیگری دخترانه ۳۲نفر) است که به طور اتفاقی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته ۴۰ سؤالی که روایی و اعتبار لازم را نیز کسب کرده بود.
متغیرهای پژوهش
در این تحقیق متغیرهای پژوهش عواملی چون: عوامل ذهنی، تربیتی و مدرسه ای هستند.
عوامل درون مدرسه ای به عوامل فرهنگی، عوامل رفاهی و عوامل آموزشی تقسیم می شود.
عوامل فرهنگی در برگیرنده مؤلفه های روابط کادر آموزشی با دانش آموزان، صلاحیت شغلی، دانش معلمان و قوانین و مقررات حاکم بر محیط های آموزشی است.
عوامل رفاهی مؤلفه های امکانات تفریحی، امکانات آموزشی و امکانات مشاوره ای درون مدرسه ای را در بر می گیرد.
عوامل آموزشی نیز مؤلفه هایی چون کتاب های درسی، روش تدریس، انطباق اهداف با نیازهای دانش آموزان و وضعیت تحصیلی دانش آموزان را شامل می شود.
پرسش های تحقیق
۱- آیا عوامل فرهنگی سبب افت تحصیلی دانش آموزان سال چهارم دوره ابتدایی می شود؟
۲- آیا عوامل رفاهی سبب افت تحصیلی دانش آموزان سال چهارم دوره ابتدایی می شود؟
۳- آیا عوامل آموزشی سبب افت تحصیلی دانش آموزان سال چهارم دوره ابتدایی می شود؟
۴- کدامیک از عوامل درون مدرسه ای سبب افت تحصیلی بیشتر دانش آموزان سال چهارم دوره ابتدایی می شود؟
۵- آیا عوامل درون مدرسه ای که سبب افت تحصیلی دانش آموزان می شود، به جنسیت آنان بستگی دارد؟
یافته های تحقیق
با استفاده از نتایج به دست آمده از تحقیق انجام شده، پاسخ پرسش های تحقیق مشخص می شوند:
پاسخ پرسش اول: از میان مؤلفه های عوامل فرهنگی، روابط کادر آموزشی با دانش آموزان بیشترین تأثیر را بر علاقه مند شدن آنان به تحصیل و یا بر بی علاقه شدن آنان به آموزش به خود اختصاص می دهند.
پاسخ پرسش دوم: همه ی مؤلفه های عوامل رفاهی، به یک میزان بر بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش مؤثر است.
پاسخ پرسش سوم: همه ی مؤلفه های عوامل آموزشی نیز به یک میزان سبب افت تحصیلی دانش آموزان می شوند.
پاسخ پرسش چهارم: مهم ترین عامل از عوامل درون مدرسه ای، که سبب افت تحصیلی بیشتر دانش آموزان مورد مطالعه می شود، عوامل آموزشی است.
پاسخ پرسش پنجم: عوامل درون مدرسه ای که سبب افت تحصیلی دانش آموزان می شود، به جنسیت آنان بستگی ندارد.
بحث و نتیجه گیری
در واقع منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی دانش‌آموز از سطحی رضایت‌بخش و خوب به سطحی نامطلوب است؛ یعنی مقایسه سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانش‌آموز بهترین شاخص افت تحصیلی است. البته برای پیدا کردن علل یک مشکل نمی‌توان به یک علت بسنده کرد، بنابر این برای یافتن علل افت تحصیلی باید مسائل گوناگونی را مانند هوش، انگیزه، هدف، روش مطالعه، اضطراب ‌امتحان، توجه و تمرکز و… مورد توجه قرار داد.
یکی از عوامل آموزشی که در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تعیین کننده است، محتوای برنامه درسی و در واقع کتاب های درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آن که: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی بر محور کتاب های درسی و فهم محتوای آن استوار است. دوم این که: اگر بگوییم کتاب های درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمان قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم. عواملی مانند عدم تناسب نیازها و علایق دانش آموزان با محتوای کتب درسی و عدم هماهنگی اهداف آموزشی با نیازها و علایق دانش آموزان نیز از عوامل افت تحصیلی می باشند. اگر محتوا، روش و فنون آموزش و پرورش واقعاً با نیازها و رغبت ها و مسائل و مشکلات دانش آموزان تناسب داشته باشد، باعث می شود که آنها در تحصیل بهتر کوشش کنند و تحصیلات خود را به پایان برسانند و در نتیجه از میزان ترک تحصیل کاسته شود.
از آن جایی که دانش آموزان بیشتر وقت خود را در دوران تحصیل در مدرسه سپری می کنند، نقش تربیتی خانه و خانواده در این مدت کم می شود، اما نکته حائز اهمیت در این میان رابطه والدین با مدرسه است که هرچه این ارتباط بیشتر و محکم تر باشد، تربیت دانش آموزان بهتر و اصولی تر می گردد. دانش آموزان همیشه نگاه الگویی به معلم، معاون، مدیر و به طور کلی کارکنان مدرسه خود دارند، از این رو مدارس و مجموعه عوامل آن بیشترین تأثیر را از نظر تربیتی بر آنها دارند ]۶٫[ علم در کودکی نقشی بر روی سنگ است و رفتارهای تربیتی در دانش آموز دوره ابتدایی، اثر بر روی نقشی است که تا پایان عمر در شخصیت او پایدار می ماند، و برای اینکه دانش آموزان براساس اهداف و آموزه های دینی تربیت شوند، معلمان باید همّ و غم خود را معطوف به نقش تربیتی و تأثیرپذیری آموزش در آنان کنند. بنابراین نقش معلمان از نظر توانایی آنان در اداره کلاس، تحصیلات معلمان و رفتار آنان در کلاس، از دیگر عوامل آموزشی مؤثر بر افت تحصیلی دانش آموزان است. بنابر این توصیه می شود معلمان قبل از ورود به نظام آموزشی، با معیارهای مطلوب گزینش شوند و سپس با برنامه ای مشخص و هدف دار تربیت گردند. در این زمینه، رغبت فرد به شغل معلمی از اهمیت خاصی برخوردار است. باتوجه به میزان حضور بچه ها در مدرسه، عوامل و دست اندرکاران آن ازجمله معلم بر تأثیرپذیری کودک نقش به سزایی دارند ]۷٫[
بنابراین برخی از علل موجود در عوامل درون مدرسه ای مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان عبارت اند از :
· تغییرات متوالی برنامه های آموزشی ،محتوای کتاب های درسی و آشفتگی خاطر ناشی از آنها؛
· تکیه بر انباشت محفوظات و بی اعتنایی در برانگیختنخلاقیت؛
· برخورد نامناسب معلمان با دانش آموزان و عدم اطلاع آنان از روانشناسی تربیتی؛
· کم رنگ شدن نقش الگویی و محوری معلم به خاطر فشارهای اقتصادی ودر نتیجه چند شغله شدن بعضی از معلمان؛
· ضعف مدیریتی در سطح مدارس
· بی اعتنایی به امر فناوری آموزشی و استفاده نکردن از مواد کمک آموزشی موجود؛
· فقدان روحیه مطالعه و پژوهش های روزانه و ضمن تدریس توسط معلمان؛
· به کارگیری روشسخنرانی و ترویج معلم محوری؛
· توجه بیش از حد به امتحان ونمره.
پیشنهادها
پیشنهادهای زیر برای ایجاد مدارسی با محیط مطلوب، برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزش های اسلامی و رفع افت تحصیلی دانش آموزان است تا افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند و انتظار جامعه از نظام آموزشی به طور بهینه فراهم شود.
۱- با توجه به اهمیت محتوای کتاب های درسی در بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش، پیشنهاد می شود مؤلفان و برنامه ریزان کتاب های درسی تا حد امکان، محتوای کتاب ها را مورد بازبینی قرار دهند و مطالب درسی را مطابق با نیازهای دانش آموزان تدوین کنند.
۲- در گزینش معلمان، بهره مندی از ویژگی های روانی، عقیدتی و اخلاقی سالم، باید از معیارهای گزینش آنان محسوب شوند؛ زیرا رسالت معلم ایجاب می کند که در این زمینه ها، سرآمد دیگران باشد تا بتواند بهترین تأثیر را بر ساخت شخصیت دانش آموز بگذارد و این اقدام، به صورت یک روند پیشگیرانه، باید مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد.
۳- گسترش کلاس های آموزش خانواده و افزایش همکاری خانه و مدرسه برای آشنا ساختن اولیای دانش آموزان با مسائل درسی امری ضروری به نظر می رسد.
منابع
]۱[ یمینی، محمد. نقش عوامل مدرسه‏ای در بروز مدرسه هراسی .مجله اصول بهداشت روانی » شماره ۳٫ پاییز ۱۳۷۸
]۲[افروز غلامعلی. مبانی روانشناختی افت تحصیلی. انتشارات مدرسه. ۱۳۸۶
]۳[سیف،علی اکبر. روانشناسی پرورشی. انتشارات آگاه. چاپ اول ۱۳۷۶
]۴[رئیسی، صاحبداد .مشکلات موجود در خوابگاه های شبانه روزی-سال تحصیلی ۸۹- ۹۰طرح پژوهشی آموزش پرورش بلوچستان.
]۵[رضایی نیارکی، فهیمه و لائی، سوسن. عوامل موثر بر بی علاقه شدن دانش آموزان به آموزش، سال تحصیلی ۱۳۸۵-۱۳۸۴ ،تهران.
]۶٫[ سرمد، غلام علی. بررسی عوامل موثر بر وجدان کاری مدیران مدارس متوسطه. فصلنامه تحقیقات مدیریت آموزشی. ۱(۱):صص۶۱-۷۴٫ پاییز ۱۳۸۸٫
]۷٫[ مقدس جعفری، محمد حسین- بررسی نقش عوامل مدرسه ای بر علائق و گرایشهای شغلی دانش آموزان تیزهوش وبااستعداد مقطع متوسطه درشهر کرمان، مجله روان شناسی و علوم تربیتی، دوره ۲، ۱۳۷۴٫