عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی: انجمن برنامه درسی باید محل رجوع «مردم برنامه درسی» باشد

اخبار

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی:
انجمن برنامه درسی باید محل رجوع «مردم برنامه درسی» باشد

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: «مردم برنامه درسی» حداقل شامل سه گروه اصلی است: ۱٫دانشگاهیان مشتمل بر استادان، دانشجویان و کارشناسان، ۲٫ جامعه و به طور ویژه والدین و ۳٫  سیاست گذاران و مدیران .

دکتر زهرا نیک نام در گفت وگو با انجمن مطالعات برنامه درسی ایران در خصوص اهداف استراتژیک انجمن اظهار کرد: مرجعیت علمی انجمن مهم ترین هدف راهبردی‌ انجمن است. دو هدف دیگر (مسئولیت پذیری اجتماعی و اشتغال پذیری دانش آموختگان) هم در ذیل هدف اصلی و در ارتباط با مرجعیت علمی معنا می یابند. به این معناکه ما زمانی از مرجعیت علمی برخوردار خواهیم بود که به درجات قابل قبولی در ایفای مسئولیت های اجتماعی معطوف به رشته و اشتغال پذیری دانشجویان نیز توفیق یافته باشیم.

وی ادامه داد: «مرجعیت» به معنای «محل رجوع بودن» است؛ یعنی انجمن به لحاظ دانش برنامه درسی محل رجوع «مردم برنامه درسی» باشد. «مردم برنامه درسی»، اصطلاحی است که دکتر فراستخواه به جای گروه ذی‌نفعان آن را وضع کرده اند و در پس آن نگاه متفاوتی به برنامه درسی است. «مردم برنامه درسی» حداقل  سه دسته اند و مرجعیت علمی در مورد هریک معنایی دارد. ۱٫ مرجعیت علمی انجمن در ارتباط با دسته اول، مشتمل بر استادان، دانشجویان و دانش آموختگان رشته به این معناست که  عیار و کیفیت علمی و اخلاقی هر آنچه با نام انجمن انجام می شود بالاتر و وزین تر از سایر موارد مشابه آن باشد، تا انجمن به واسطه این اعتبار، محل رجوع این دسته از «مردم برنامه درسی» قرار گیرد. اگر  رویدادهای علمی، کارگاه ها، نشریات، همایش ها و هر آنچه ذیل برند انجمن انجام می گیرد، از اعتبار و قوت علمی بالاتری نسبت به موارد مشابه برخوردار باشد، آنگاه می توان گفت برای همکاران دانشگاهی و دانشجویان و دانش آموختگان‌مان، انجمن مرجعیت علمی دارد. نکته مهم در اینجا عجین بودن کیفیت علمی با اخلاق آکادمیک (رعایت حقوق کلیه افراد و گروه های ذی حق) است. تحقق کیفیت در آثار و رویدادهای علمی بدون رعایت اخلاق آکادمیک امکان ندارد. بحث در این زمینه بسیار است. از آن می گذرم.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: دسته دیگر «مردم برنامه درسی»، جامعه و خانواده ها هستند؛ مثالی در این باره می زنم. فرض کنید والدین می خواهند فرزندشان را در مدرسه ای ثبت نام کنند. آیا آنان به درستی به ملاک های انتخاب مدرسه خوب آگاهی دارند؟ اگر پاسخ منفی است، آیا نهاد و تشکلی برای رجوع و کسب آگاهی لازم برای آنان وجود دارد؟ مرجعیت علمی انجمن در اینجا به این معناست که انجمن محل رجوع خانواده ها برای رفع نیازهای دانش تربیتی و برنامه درسی شان باشد. خانواده ها در ضعف دانش تربیتی و برنامه درسی گرفتار تبلیغات نمایشی و عوام فریبانه می شوند و  خوراک تربیتی کم مایه به فرزندان شان تحمیل می‌شود. دسته سوم «مردم برنامه درسی»، سیاست گذاران، مدیران از پیش دبستان تا آموزش عالی و در سطوح خرد، میانه و کلان  هستند. این دسته، مانند گروه قبل نمی توانند با مراجعه به مجلات تخصصی و متون دانشگاهی، استفاده لازم را ببرند. زبان مجلات تخصصی ما آکادمیک و فنی است. این زبان برای مخاطب سیاست گذار، رغبت برانگیز، قابل فهم یا خوش خوان نیست. در اینجا انجمن آیا مسئولیتی دارد؟ یا خیر؟ می بینید که من مرجعیت علمی را عملا در هم تنیده با مسئولیت پذیری اجتماعی می بینم و البته اگر مجال بودن اشتغال پذیری دانش آموختگان را هم در این باره توضیح می دادم.

نیک نام افزود: اینکه رشته مرجعیت علمی کسب کند، کار خیلی بزرگ و افق دور دست انجمن است. ما بالغ بر ۱۰۰ هزار مدرسه داریم، مناطق آموزشی، استان ها، ادارات کل، انبوهی از دانشگاه ها، اینها همه به دانش برنامه درسی نیاز دارند. در جامعه و نهادهای آموزشی ما شاهد رویدادهای آموزشی کم کیفیت فراوانی، از پیش دبستان تا دکترا هستیم که اگر دانش تربیتی و برنامه درسی گروه های مختلف «مردم برنامه درسی» ارتقایافته تر و غنی تر بود، شاهد آنها نبودیم. در جامعه شاهد آن هستیم که برخی مدیران و آموزشگران در سطوح مختلف خرد و میانه و کلان، به دلیل ضعف یا فقدان دانش تربیتی و برنامه درسی تصمیمات و اقداماتی انجام می دهند که به کودک و نوجوان و جوان ایرانی آسیب وارد می کند. اگر انجمن از مرجعیت علمی برخوردار بود، مردم برنامه درسی پناه دانشی برای کاستن از این آسیب ها یا پیش گیری از آنها می یافتند. مسئولیت اجتماعی انجمن اقتضا می کند که به همگانی سازی دانش برنامه درسی همت گمارد و صرفا دانش آکادمیک را مهم نینگارد. همگانی سازی دانش برنامه درسی ذهنیت های «مردم برنامه درسی» اعم از معلم، والدین، مدیران و … را نسبت به تربیت و برنامه درسی ارتقا می دهد و عوامانه کردن تربیت و عمل و سیاست برنامه درسی مانع می شود.

این هم متقابلا زمینه بهبود جایگاه علمی انجمن را فراهم می آورد. در دنیا برای این موضوع تمهیداتی اندیشیده اند. مجلاتی مثل فای دلتا کپن (Phi Delta Kappan) مجلاتی اند که در عین آنکه به مباحث حرفه ای و مهم آموزشی در سطوح نظر و عمل و سیاستگذاری آموزش و  برنامه درسی می پردازد، اما از جنس مجلات علمی آکادمیک و مختص دانشگاهیان هم نیست..

نیک‌نام گفت: متاسفانه سال‌های اخیر خیلی تنگ نظرانه به اشتعال دانشجویان علوم تربیتی در وزارت آموزش و پرورش نگاه شده و موانع زیادی در استخدام آن ها به وجود آمده است. من فکر می کنم اگر انجمن بخواهد مرجعیت علمی داشته باشد، باید دغدغه اشتغال پذیری دانش آموختگانی که مایلند معلمی و آموزگاری را برگزینند را جدا داشته باشد. چه چیزی می تواند اثرگذاری رشته را بیش از این بالا ببرد که چندده هزار دانش آموخته آن جذب نظام آموزشی شوند؟

وی افزود: اگر ما معلم با کیفیت داشته باشیم، جامعه منتفع خواهد شد؛ این موضوع از سویی به مسئولیت اجتماعی انجمن و از سوی دیگر به اشتغال پذیری و مرجعیت علمی انجمن ارتباط می یابد، زیرا  نظر و عمل و سیاست‌گذاری با هم ربط و ارتباط دارند.