گزارش نشست «کنشگری در اشتغال دانشآموختگان رشته مطالعات برنامه درسی»
نشست «کنشگری در اشتغال دانشآموختگان رشته مطالعات برنامه درسی» سهشنبه ۱۱ مردادماه ساعت ۱۶ به صورت مجازی برگزار شد.
به گزارش انجمن مطالعات برنامه درسی ایران؛ در این نشست دکتر سید احمد هاشمی استاد مطالعات برنامه درسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد، دکتر ابراهیم صالحی عمران استاد برنامهریزی آموزشی دانشگاه مازندران، دکتر مصطفی قادری دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر مرتضی کرمی دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه فردوسی مشهد به سخنرانی پرداختند. در ابتدا دکتر مصطفی قادری به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: ارتباط دانشآموختگان رشته مطالعات برنامه درسی با بازار کار مساله بسیار مهمی است از این جهت که ما به نقطه عطفی از لحاظ تاریخی در رشته برنامه درسی رسیدیم. در گذشته وقتی دانشگاهها به شیوه آموزشی و پژوهشی بودند، یک فعال رشته اصلا لزومی نداشت که درگیر ایجاد بازار کار برای دانشآموختگان شود اما اکنون اینگونه نیست.
وی ادامه داد: اکنون ما به دلایل مختلف به این نتیجه رسیدهایم که برای دانشآموختگان این رشته فکری اساسی بکنیم؛ یکی از این دلایل هویت رشته است. اگر فارغالتحصیلان در رشته مرتبط خود مشغول به کار نشوند هویت رشته زیرسوال می رود. ما باید آموزش و پرورش و آموزش عالی را متقاعد کنیم که فارغالتحصیلان ما در زمینههای مختلف میتوانند فعالیت کنند. این کنشگری یک وظیفه است. ما در دودهه گذشته باید به فکر حمایت دانشآموختگان میبودیم اما این حمایت انجام نشده است. بنابراین حتما لازم است که سازمان نظام تعلیم و تربیت داشته باشیم تا بتوانیم با سازمانهای رسمی گفتوگو کنیم.
در ادامه دکتر سید احمد هاشمی در خصوص چالشهای کنشگری در اشتغال دانشآموختگان برنامه درسی افزود: دانشآموختگان بخش مهمی از بیکاران هستند که سرمایه کافی برای خوداشتغالی یا عدم توانایی برای انطباق با محیط های پیرامونی ندارند. در قرن حاضر همه کشورها با چالشی اساسی مواجه هستند و با یک سری موقعیتهای ناآشنایی درگیر هستند که به ناچار باید تغییراتی در این زمینه ایجاد کنند تا زنده بمانند.
وی عنوان کرد: ۶ چالش زیرساختی برای اشتغال وجود دارد که شامل چالش فرهنگی و بیاعتمادی نسبت به رسالت رشته و نبود نگرش مناسب نسبت به ماهیت رشته و کاربردهای آن، چالش سیاسی: تقابل متخصصان رشته و نهادهای تصمیمگیرنده، چالش قانونی برای استخدام و نبود حمایتها که در این راستا باید روی ایجاد سازمان نظام علوم تربیتی تمرکز شود، چالش اقتصادی و مساله تامین منابع و زیرساخت تکنولوژی، چالش انسانی و انگیزش نیروی انسانی و چالش ماهیت رشته و به روزنبودن سرفصلها میشود.
استاد مطالعات برنامه درسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد بیان کرد: چالشها و تهدیدهای اجرایی پیشروی اشتغال دانشآموختگان شامل ابهام در کاربرد رشته در بازار کار، چالش عدم باورمندی و عدم فهم رسالتهای برنامه درسی در بین دانشآموختگان، چالش پاسخگویی و کارآمدی، اعتمادسازی و تضمین پاسخگویی باکیفیت به سازمانها و افراد تحت نفوذ خود، چالش کمبود پژوهشهای کاربردی اثربخش در رشته و چالش کارآفرینی و کمبود آموزشهای کارآفرینی به دانشآموختگان این رشته و عدم استفاده از این فرصتها میشود.
در ادامه این نشست دکتر ابراهیم صالحی عمران در خصوص اشتغال دانشآموختگان تصریح کرد: دودیدگاه باید مبنای این تحلیلها قرار بگیرد؛ یک دیدگاه کلان که متاثر از وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… باشد و دیدگاه خرد به این معنا که باید وارد این رشته شویم و عناصر برنامه درسی که شامل هدف، محتوا، روش، ارزشیابی و…هست را باید موردآنالیز و تحلیل قرار دهیم.
وی افزود: با نگاه کلان نمیتوان همه تقصیرها را به گردن آموزش عالی انداخت؛ چراکه بخش زیادی از آن خارج از آموزش عالی و متاثر از شرایط دیگر است. همچنین ما باید این نگاه را داشته باشیم که همه دانشگاه و آموزش عالی برای اشتغال نیست. توسعه و تحقیق و گسترش مرزهای دانش هم بسیار مهم است.
استاد برنامهریزی آموزشی دانشگاه مازندران با تاکید بر اینکه ریشههای تاریخی بر رشته و اشتغال تاثیر میگذارند، عنوان کرد: ورود همه دانشجویان به تحصیلات تکمیلی وضعیت جالبی نیست. در این زمینه من تحقیقی انجام دادم و انتظارات این اشخاص را بررسی کردم. نتیجه آن بود که همه میخواهند عضو هیات علمی دانشگاه بشوند چراکه ما در گفتار و کردارمان آنها را اینگونه آموزش دادیم. در صورتی که با عدم ورود به تحصیلات تکمیلی نیز می توان اشتغال رابه وجود آورد.
در انتها دکتر مرتضی کرمی با دیدگاه حل مساله در خصوص اشتغال دانشآموختگان افزود: ما دو بحث کفایت شغلی و و سرنوشت شغلی داریم که این دو باهم پیوند دارند؛ اینکه دانشآموختگان بعد از دریافت مدرک تاچه حد توانایی ورود به عرصههای شغلی را دارند و اینکه اکنون سرنوشت شغلی اینها چگونه است آیا به عرصههای مناسب با رشته خودشان وارد شدند؟
وی با بیان اینکه وضعیت امروز رشته سازمانیافته نیست، گفت: من برنامه درسی را از سه منظر تحلیل کردم؛ منظر اول رشته خودمان است؛ اینکه چرا ما برنامه درسی را به شکل محض ارائه می کنیم؟ داشتن دانش برنامه درسی به شکل محض چه کمکی به کاربرد می کند؟ بنابراین مشکل اول ارائه رشته به شکل محض بدون توجه به حوزههای محتوایی و اجرایی است. دوم اینکه برنامه درسی تاچه حد موردنیاز ما در جامعه است محل تامل است. برنامه درسی دانشگاهی جزئی از یک سیستم است. نمیتوان آن را تدوین و بازبینی و اجرا کرد و به فراسیستمهای آن توجه نکرد. سوال این است که عناصر برنامه درسی متناسب با کدام بازار کار بیرون میآید؟ پس ما دانشجو را به صورت هدفمند آموزش نمیدهیم. نقد دوم این است که برنامه درسی در خلا تدوین و اجرا میشود. سومین نقد اینکه ساختار برنامه درسی ما برای پیوند بین نظر و عمل چگونه است؟ اصلا ما ساختاری در این خصوص داریم؟
دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: اگر بنا باشد ما از یک برنامه درسی دانشافزا (برنامه درسی موجود) به سمت برنامه درسی شایستگیپرور (برنامه درسی مطلوب) برویم، رویکرد برنامه درسی باید از حالت موضوعی مبتنی بر شایستگی باشد، ساختار آن به صورت کلنگر، نقطه عزیمت مساله و تکلیفمحوری باشد، محیط یادگیری محیطی واقعی و فرجام آن انتقال یادگیری باشد.
کرمی گفت: در انتها برنامه درسی رشته باید مبتنی بر پیامد باشد و شایستگیها شناسایی شود. یکی از ایرادات ساختار دانشگاهی ما جدا کردن مقطع ارشد و دکتری است در حالی که درسهای ارشد و دکتری یکی است. باید از ظرفیت دروس اختیاری استفاده کرد. همچنین باید ارتباط وثیقی با عرصههای اجرایی وجود داشته باشد و فرصتهای کارورزی بلندمدت ایجاد شود.
وی بیان کرد: اگر بنا هست وضعیت رشته را تغییر دهیم نیازی نیست همه دانشگاههای کشور شبیه هم باشند. اگردانشگاهی در زمینهای ظرفیت بیشتری دارد آن را ارائه کند. ما در انجمن باید چندین کار را انجام دهیم که در راس آن تاسیس سازمان نظام علوم تربیتی است اما فعالیتهای دیگری هم میتوانیم انجام دهیم تا دانشمان به شکل هدفمند پرورش پیدا کند.
لینک نشست «کنشگری در اشتغال دانشآموختگان رشته مطالعات برنامه درسی»
https://vroom.um.ac.ir/p3tat6sso735/