دومین نشست علمی ماهانه انجمن مطالعات برنامه درسی ایران در خرداد ماه ۸۵

کارگاه ها و دوره های آموزشی

عنوان سخنرانی: اهمیت ترکیبی سکوت از دیدگاه هستی گرایانه و امکان گنجانیدن آن در برنامه درسی مدارس
سخنران: دکتر حسین میرلوحی- عضو هیأت علمی دانشگاه شهید رجایی
تاریخ و زمان برگزاری: چهارشنبه ۳۱/۳/۸۵ ساعت ۱۰ الی ۱۲
مکان برگزاری: تهران- خیابان ایرانشهر شمالی- سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی- طبقه هشتم- سالن اجتماعات

چکیده:

در نظام آموزشی رسمی ایران برای سکوت هیچ جایی پیش‌بینی نشده است: نه در محتویات آموزشی، نه در سازماندهی ساعات درس، نه در روش تدریس معلمان و نه حتی در فعالیتهای فوق برنامه. افزون بر این، برنامه‌های فشرده آموزشی و گردش شتابان کار روزانه مدارس و تمرکز عمده آنها بر پیشرفت تحصیلی و آماده‌سازی دانش‌آموزان برای موفقیت در کنکور دانشگاهها، هیچ فرصت و امکانی برای دانش‌آموز ایرانی در توسعه حیات روحی و معنوی و یافتن خویشتن خویش باقی نمی‌گذارد.
میزگرد حاضر درصدد است از طریق طرح مسئله سکوت در برنامه درسی مدارس و تبیین اهمیت تربیتی و آموزشی آن ضرورت توجه و اهتمام به جنبه‌های حسی و روحی و تقویت قدرت تأمل و تفکر در دانش‌آموزان ایرانی را یادآور شود، ‌به ویژه در دنیای پرسر و صدای کنونی که انسان از سوی فناوریهای جدید ناشی از حاکمیت عقلانیت ابزاری به طور گسترده در بر گرفته شده و خطر از دست رفتن دریافتهای بی‌واسطه شهودی و عرفانی فزونی یافته است.
در این گفتگو ابتدا واژه «سکوت» از جنبه‌های مختلف معنی و تعریف می‌شود و پس از آن یک نمونه تربیتی تجربه شده در تاریخ تعلیم و تربیت که در آن سکوت به صورتی آگاهانه و برنامه‌ریزی شده در مدرسه به کار رفته است، معرفی و سپس از منظر معرفت شناختی به چگونگی شناخت هستی از طریق سکوت پرداخته می‌شود و آنگاه درخصوص امکان گنجاندن سکوت در برنامه‌های درسی مدارس پیشنهاداتی مطرح و در پایان جمع‌بندی می‌شود.
نتیجه بحث
جهان کنونی با پیشرفتهای سرسام‌آور فنی و صنعتی خود، انسان امروز را در برابر اوضاع و شرایط بس بغرنجی قرار داده است. موفقیتهای پی‌در‌پی و شگفت‌انگیز علمی و فنی، این وسوسه را در انسان عصر جدید تقویت کرده‌است که گویا می‌تواند نسبت به وجودی ماوراءالطبیعه که از طریق حواس ادراک شدنی نیست بی‌نیاز باشد. سکولار شدن علم و دانش و خطر شی‌ء گشتگی جهان از سوی تفکر مبتنی بر عقلانیت ابزاری، جنبه‌های حسی و عاطفی انسان و ارتباط مستقیم و بی‌واسطه او با جهان هستی و خدا را با خطری جدی روبه‌رو ساخته است. حال پرسش اساسی این است که مدرسه چگونه می‌تواند این جنبه روحی و معنوی انسان را در برابر این اوضاع پرآشوب حفظ و تقویت کند؟
اگر چه وظیفه مدرسه در اصل چیزی جز پرورش همه ابعاد وجودی دانش‌آموز با همه کلیت و تمامیت آن نیست، ‌اما چنین به نظر می‌رسد که در مدارس ایران صرفاً به بعد عقلانی و شناختی دانش‌آموزان توجه می‌شود و دیگر ابعاد وجودی او به ویژه بعد روحی و احساسی مورد غفلت و بی‌اعتنایی قرار می‌گیرد و این درحالی است که به خصوص در عصر تکنیک و فناوریهای جدید پرورش جنبه‌های روحی و احساسی و تقویت قدرت تفکر و تأمل در دانش‌آموز برای یافتن خویشتن خویش به ضرورتی فوری و حیاتی تبدیل شده است.
هدف بنیادین مباحثه حاضر نیز چیزی جز ایجاد توجه در مسئولان و دست‌اندرکاران برنامه‌های درسی مدارس ایران نسبت به این بخش وجودی و به غایت مهم در انسان نیست. زیرا تربیت حقیقی ریشه در احساس دارد نه در عقل و توسعه حیات فکری و روحی نیز از طریق فرو رفتن در معنا ممکن می‌شود. اما متأسفانه هماهنگونه که در هنگام طرح مسأله نیز اشاره شد، در برنامه‌های درسی و فعالیتهای روزانه مدارس ایران فضای مناسب برای دریافتهای شهودی و احساسی و انجام تأمل و تفکر وجود ندارد و به همین دلیل محتویات آموزشی موجود که اغلب از بار احساسی و عاطفی خالی و تهی می‌باشند، تأثیر مثبت تربیتی مورد انتظار را بر روح و روان دانش‌آموز ایرانی نمی‌گذارند.
در این بحث کوشش می‌شود با طرح گنجاندن موضوع سکوت متأملانه در برنامه‌های درسی مدارس زمینه توجه به ابعاد روحی و عاطفی دانش‌آموز که در نظام آموزشی ایران به فراموشی سپرده شده است، فراهم شود. اگر چه معلمان آگاه و متعهد تقریباً بیشتر درسها می‌توانند به سهم خود بار احساسی و عاطفی موضوعات درسی را برجسته کنند، اما درسهای تعلیمات دینی، هنر و فلسفه، نقش مستقیم و بسیار مؤثرتری در پرورش ادراکات شهودی و اشراقی دارند. این درسها به دلیل ماهیت موضوعی و محتوایی خود می‌توانند زمینه خودشناسی و سپس خداشناسی را به بهترین شکل ممکن در دانش‌آموزان به وجود آورند و موجب تحقق عینی این سخن حکیمانه شوند که هر کس خود را بشناسد به یقین خدا را می‌شناسد.