پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه جدید آموزش علوم تجربی پایه اول ابتدایی و اصلاح و تعدیل بسته آموزشی مرتبط با آن پایه، به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی که محتوای بسته آموزشی علوم تجربی سال اول دبستان دارای چه نقاط قوت و نارساییهای احتمالی میباشد؛ انجام شد. برای پاسخ به سؤالات پژوهش، مؤلفههای ویژگیهای ظاهری کتاب درسی، محتوای کتاب درسی، حجم کتاب درسی و توانایی حرفهای و عملی آموزگاران از طریق جمع آوری دیدگاههای متخصصان، معلمان، مدیران، سرگروههای آموزشی، والدین و همچنین اطلاعات حاصل از مشاهده طبیعی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی و به دلیل بررسی قوتها، آسیبها و نارساییهای احتمالی موضوع مورد مطالعه از نوع پژوهشهای زمینهیابی و نیز به دلیل کاربردی بودن از نوع پژوهشهای کاربردی و به لحاظ روششناسی در زمره پژوهشهای کمّی و کیفی قرار میگیرد.
جامعه آماری این پژوهش را متخصصان موضوعی، معلمان، مدیران، سرگروههای آموزشی، معلمان باتجربه و والدین در پنج استان (شامل استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، گلستان و شرستانهای استان تهران) تشکیل دادند. به علت تعدد جامعه و تفاوت در شیوه گردآوری دادهها، نمونهگیری از جامعه به روشهای مختلف، شامل نمونهگیری غیر احتمالاتی برای متخصصان؛ نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای برای معلمان، مدیران و والدین؛ نمونهگیری هدفمند برای معلمان باتجربه و در نهایت نمونهگیری تصادفی برای انجام مشاهده، انجام شد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز، از پرسشنامه محققساخته استفاده گردید که روایی آن از طریق روایی محتوایی توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آلفا به ترتیب برای پرسشنامه معلمان ۸۷/۰، پرسشنامه مدیران ۸۲/۰ و پرسشنامه والدین ۷۸/۰ نشان داد. برای فرمهای تحلیل محتوا، مشاهده و سؤالات بازپاسخ به دلیل ماهیت کیفی آنها، روایی و پایایی تعیین نگردید.
برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو روش کمّی و کیفی استفاده گردید؛ در روش کمّی از دو روش آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد و آمار استنباطی شامل آزمون خی۲ و همچنین در روش کیفی از روش تحلیل محتوا، کدبندی و مقوله بندی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد.
و در نهایت یافتههای پژوهش در هشت محور جمعبندی و نتیجه نهایی از یافتههای پژوهش ارایه شد. محورهای تجمیع شده عبارتند از:
۱٫ انطباق اجزای بسته آموزشی (به ویژه کتاب درسی) با برنامه درسی؛
۲٫ تناسب کتاب درسی و سایر اجزای بسته آموزشی با قواعد برنامه درسی؛
۳٫ مناسب بودن اجرای بسته آموزشی از نظر آموزش علوم؛
۴٫ مناسب بودن کتاب راهنمای معلم؛
۵٫ فعالیتهای پشتیبانی انجام گرفته برای پیاده سازی برنامه؛
۶٫ اجرای اجزای بسته آموزشی در کلاس درس؛
۷٫ آموزش خارج از کلاس درس؛
۸٫ نظرات و دیدگاهها در مورد کتاب درسی و سایر اجزای بسته آموزشی.
در خصوص انطباق اجزای بسته آموزشی (به ویژه کتاب درسی) با برنامه درسی برخی از نتایج و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که تا اندازه زیادی اصطلاحات و مفاهیم کتاب با ویژگیهایی چون توان ذهنی دانشآموزان و سن آنها متناسب و همچنین برنامه جدید آموزش علوم با زندگی واقعی دانشآموزان ارتباط کاملی داشته است. علیرغم موفقیتهای میزان انطباق اجزای بسته آموزشی (به ویژه کتاب درسی) با برنامه درسی، آموزگاران با برخی مشکلاتی چون درجه دشواری بعضی از مفاهیم و گویا نبودن برخی از تصاویر اشاره نمود.
از دیگر نتایج پژوهش در خصوص تناسب کتاب درسی و سایر اجزای بسته آموزشی با قواعد برنامه درسی میتوان به علاقمندی دانشآموزان به درس علوم، توانایی آنها در انجام دادن آزمایشها و فعالیتهای کتاب درسی، جذاب بودن بسته آموزشی علی الخصوص فیلم آموزشی به دلیل شخصیت کارتونی فندق، تقویت مهارتهای زندگی، تقویت روحیه پرسشگری و کنجکاوی و از همه مهمتر تقویت کارگروهی در میان دانشآموزان اشاره نمود.
علیرغم موفقیتهای موجود در تناسب کتاب درسی و سایر اجزای بسته آموزشی با قواعد برنامه درسی، فرایند اجرای برنامه درسی با مشکلاتی نیز همرا بوده است از آن جمله میتوان به برخی از مشکلات چون دو زبانه بودن دانشآموزان و علاقه کم برخی از آنان به علوم، بیتوجهی مسئولان به تامین امکانات، فضای لازم و گردش علمی، زیاد بودن حجم برخی مطالب نظری، زمانبر بودن تغییر نگرش و کسب مهارت در دانشآموزان و عدم تناسب برخی از موضوعات با مناطق محروم اشاره نمود.
برخی از یافتههای پژوهش در خصوص مناسب بودن اجرای بسته آموزشی از نظر آموزش علوم نشان داد که به عقیده معلمان، تا اندازه زیادی محتوای کتاب، به دانشآموزان فرصت میدهد تا مشاهدات خود را به تصویر بکشند و تا اندازه زیادی رویکرد کتاب درسی، دانشآموزان را بر اساس مشاهدات و اطلاعات جمعآوری شده، به فرضیهسازی تشویق میکند. بیشتر وسایل به دلیل ملموس بودن و استفاده از تصاویر مورد علاقه دانشآموزان، برای اجرای فعالیتها مناسب ارزیابی شد و با توجه به توانایی کاربرد دانشآموزان، وسایل و تجهیزات برای اجرای فعالیتها تناسب داشت.
در خصوص مناسب بودن کتاب راهنمای معلم، برخی از یافتههای پژوهش نشان داد که اغلب معلمان معتقد بودهاند که روشهای تدریس پیشنهاد شده در کتاب راهنمای معلم، اطلاعات و تجربیات لازم را ارائه میکند و متناسب با تجربیات و زندگی واقعی دانشآموز است. همچنین روشهای تدریس پیشنهاد شده در فیلم آموزشی معلم قابل اجرا بودن روشهای تدریس نوین را تسهیل کرده و روشهای پیشنهادی برای دانشآموزان جذاب است.
برخی از یافتههای پژوهش در ارتباط با فعالیتهای پشتیبانی انجام گرفته برای پیاده سازی برنامه نشان داد که کارشناسان گروههای آموزشی، دورههای ضمن خدمت را با توجه به حجم بالای کتاب درسی؛ به دلیل نزدیک بودن دوره به زمان بازگشایی مدارس؛ به دلیل جابجایی معلمان و هیئت اجرایی؛ به دلیل ناکافی بودن دوره در ارائه اطلاعات در مورد روشهای تدریس برنامه جدید آموزش علوم و نیاز به دورههای توجیهی دیگر در حین تدریس برنامه جدید و به دلیل همزمانی آن با سایر دورههای ضمن خدمت برنامه درسی ملی نامناسب تشخیص دادهاند.
همچنین نتایج برخی از یافتهها در خصوص اجرای اجزای بسته آموزشی در کلاس درس حاکی از این واقعیت مهم میباشد که از دیدگاه آموزگاران و همچنین طبق گزارش گروه مشاهده، زمانبندی و بودجهبندی کتاب درسی از طرف آموزگاران رعایت شده است؛ ولی با وجود رعایت این موضوع از طرف آموزگاران، در مجموع مدت زمان اختصاص داده شده به هریک از گامهای آموزش، مناسب با موضوع یا فعالیت مورد نظر نمیباشد.
در ارتباط با آموزش خارج از کلاس برخی از یافتهها نشان میدهد که برنامه جدید آموزش علوم مطابق با دیدگاه گروههای مختلف نمونه مورد بررسی در امر ایجاد علاقه و رغبت برای دانشآموزان در راستای انجام تکالیف شب خود و فعالیتهای خارج از کلاس درس با موفقیتهای چشمگیری همراه بوده است.
و در نهایت در زمینه نظرات و دیدگاهها در مورد کتاب درسی و سایر اجزای بسته آموزشی نیز یافتهها نشان از تعامل مناسب برنامهریزان و معلمان داشته و این واقعیت را بیان میکند که معلمان از انتظارات برنامهریزان آگاه بودهاند. همچنین یافتههای این پژوهش نشان دهنده رضایت و نگرش مثبت معلمان و علاقمندی دانشآموزان به برنامه جدید آموزش علوم بوده است.