مقدمه
هدف از ارائه برنامه درسی فلسفه برای کودکان، بدون ساده سازی آن، آن است که به جای آموزش آکادمیکی تاریخ فلسفه، فلسفه را بر فلسفهورزی استوار سازد. روش بنیادی چنین برنامهای استفاده از گفتگوی سقراطی در یک اجتماع تحقیقی است. ادعای ارتباط فلسفه با آموزشهای مدرسهای بر این فرض استوار است که فلسفه میتواند، حالتهای انتقادی شاگردان (نظیر: تعجب کردن، درخواست معیار کردن و …) و استدلال، شکل دهی مفهوم، گذراندن و مهارت جستجوگری را در آنان پرورش دهد. فلسفه در مدرسه، از یک طرف بحثی در حال پیشرفت درباره نظام تربیتی آینده ماست به نحوی که میتواند آموزشهای سالمی را در این رابطه که فلسفه چگونه میتواند در کلاسها و سالهای مدرسه اجرا شده و درهم تنیده شود را فراهم نماید. بنابراین فلسفه برای کودکان توضیح میدهد که چگونه هر معلم در هر موضوعی میتواند مدلی از تحقیق فلسفی را قبول کند و آن را با موقعیت کلاس درس سازگار کند. فلسفه در صورتی که به عنوان فعالیتی همگانی و گفتگویی برحسب آنچه سقراط انجام میداد درنظر گرفته شود، خیلی بهتر فهمیده میشود تا اینکه صرفاً به عنوان یک موضوع درسی درنظر گرفته شود که باید در حافظه کودک ریخته شود. فلسفه برای کودکان اساساً از الگوی معلم- شاگرد که معلم دانشش را به شاگردان واگذار میکند و به عبارت دیگر شاگردان به عنوان ظروف خالی تلقی میشوند، متفاوت است. برنامههای فعلی گرچه در لفظ و حتی در اهداف اولیه مبتنی بر تفکر انتقادی هستند اما هر کسی که شاهد چنین برنامههایی باشد، بخوبی در مییابد که که آنها آنچه را که موعظه میکنند، کاکلاً به عمل در نمیآورند. فلسفه برای کودکان، فلسفه را به عنوان سکوی پرتابی مورد استفاده قرار میدهد که عقل، تصور اخلاقی، تفکر انتقادی و خلاق کودکان را تیز میکند. فلسفه نه فقط به آنها یاد میدهد که به موارد فوق احترام بگذارند، بلکه به آنها اجازه میدهد که پیشرفت کنند و شکفته شوند.
این اعتقاد وجود دارد که فلسفه را میتوان از نو به نحوی طراحی کرد که به کودکان پرشور و مشتاق خوش آمد بگوید و مقبول طبع آنان قرار گیرد و برنامه درسی نیز به نحوی طراحی شود که بتواند از فلسفه استقبال خوبی به عمل آورد. گرچه فلسفه صرفاً یک موضوع درسی است؟ به تناسب بحث مورد این که فلسفه چیست؟ برخورد با فلسفه به عنوان یک موضوع درسی نیز متفاوت بوده است.
ولی در هر صورت آن عده که فلسفه را فراتر از یک موضوع درسی میدانند از حدود ۳۰ سال پیش تاکنون اقدام به طراحی و اجرای برنامهای تحت عنوان فلسفه برای کودکان (P4C) کردهاند، این برنامه درسی همانقدر که توانستهاست حامیان جدی برای خود دست و پا کند، مخالفان و منتقدان جدی نیز پیدا کرده است.
برخی از این اتقادها متوجه مفهومی از فلسفه است که مورد قبول طراحان این برنامه است و برخی دیگر از آنها متوجه خود برنامه درسی است (فارغ از مبانی نظری) با توجه به اینکه آموزظ فلسفه به کودکان خود را در قالب برنامه درسی مطرح کرده است، یکی از اقدامات لازم و ضروری در این زمینه بررسی و نقد آن از زاویه دید برنامهریزان درسی است و این یکی از زمینههایی است که گروه برنامهدرسی و فلسفه برای کودکان را با انجمن مطالعات برنامه درسی و اهداف آن مرتبط میسازد.
گروه (SIG-P4C) قصد دارد تا زمینههای فوق و زمینههایی که به تبع توسعه این رشته پدیدار میشود را مورد بررسی و کاوش میدانی قرار میدهد. این کاوشها در درجه اول حالت انتقادی خواهد داشت یعنی برنامه درسی موجود آموزشی فلسفه به کودکان را مورد نقد قرار خواهد داد. هدف از این بررسیها ابتدا اشاعه نظری خواهد بود و آنگاه بررسیهای آزمایشی و تهیه برنامههای درسی و اجرای آن مورد توجه قرار خواهد گرفت.
به طور خلاصه ضرورت تشکیل چنین گروهی را میتوان اینگونه برشمرد:
۱٫ هماهنگی و همسویی با تحولات برنامه درسی
۲٫ گسترش دانش برنامه درسی در حوزه فلسفه و فلسفه برای کودکان
۳٫ تنوع و پیچیدگی پیدا کردن جوامع و نیاز به مهارتهای عقلانی و فلسفی
۴٫ عدم اثربخشی در فلسفه به شیوه فعلی (گریز از فلسفه و مشکل دانستن آن و عدم موفقیت در ایجاد مهارتهای عقلانی و … نشان میدهد که این درس نتوانسته است اثربخشی لازم را داشته باشد)
اهداف:
۱٫ نقد برنامه درسی آموزشی و فلسفه به کودکان
۲٫ اشاعه نظری (از طریق ترجمه و تألیف) به منظور ایجاد درک عمومی از این برنامه
۳٫ بررسیهای میدانی (در زمینه میزان پیش آمادگیهای اجتماعی و آمادگیهای نظام آموزشی)
۴٫ تهیه برنامه درسی بومی و ویژه
۵٫ آزمایش و اجرا و ارزیابی
۶٫ ترویج عملی برنامه از طریق جلسات، نشستها، کارگاهها، سخنرانی
اعضاء گروه:
۱٫ یحیی قائدی،( دکتری فلسفه آموزش و پرورش)
۲٫ خسرو باقری (دکتری تربیت)
۳٫ صفایی مقدم (دکتری تربیت)
۴٫ منصور مرعشی (دانشجوی دکتری فلسفه آموزش و پرورش)
۵٫ سعید ناجی (فوق لیسانس فلسفه علم)
۶٫ جعفر جهانی (دکتری فلسفه آموزش و پرورش