ا
منتظر حضور سبزتان هستیم
ساختار: سرشت یکپارچه دانش، مرزهای مبهم و قراردادی رشتههای علمی، رویکرد میانرشتهای[۱] (بینرشتهای / چند رشتهای[۲]) در آموزش و پژوهش، روششناسی میانرشتهای، از تخصصگرایی تا تخصصزدگی، خلاقیت در مطالعات میانرشتهای، رهاییبخشی نگرش میانرشتهای، کارآمدی و اثربخشی تحقیقات میانرشتهای در حل مسائل.
چکیده: دانش بشری پیکرهای یکپارچه دارد. به این معنا که نمیتوان جوهره و سرشت آن را به تکههای مجزا تقسیم کرد. اگر تفکیکی هم در بدنهء دانش دیده میشود، بیش از آنکه ذاتی و ماهوی باشد اقتضایی و قراردادی است. زیرا بررسی همه جانبهء پدیدههای جهان هستی برای ذهن محدود آدمی دشوار است و او ناگزیر شده مرزهایی در درون قلمرو دانش ترسیم کند تا بهتر بتواند به بررسی این پدیدهها بپردازد. نتیجهء این مرزبندی تفکیک میان رشتههای علمی است که تجلی آن را در پیدایش تخصصهای مختلف میبینم. تخصصهایی که هر یک میکوشند بخشی از مسائل فردی و اجتماعی آدمی را حل کنند و به پرسشهای او پاسخ دهند.
اما به رغم هم دستاوردهای تخصصگرایی، این رویکرد مشکلاتی به همراه دارد. نخست آنکه افراط در تخصصگرایی به نوعی جدایی و گسست میان دانشمندان منجر شده به نحوی که گویی گروههای کوچکی از آنان در زیر چتر یک تخصص در جزیرهای کوچک زندگی میکنند و ارتباطی با ساکنان سایر جزیرهها ندارند. ضمن آنکه هر روز با محدود شدن قلمرو هر تخصص این جزیرهها کوچکتر میشوند. از سویی دیگر بسیاری از مشکلات بشر معاصر – از جمله بحران محیط زیست – وجوهی چندگانه دارند و حل آنها نیازمند نگاهی همه جانبه است. بنابراین، رسیدن به نتیجهای مطلوب در حل مشکلات واقعی فقط با همکاری متخصصان رشتههای مختلف میسر است. رویکرد میانرشتهای – که با مفاهیمی نظیر بینرشتهای، فرارشتهای[۳] و چندرشتهای در ارتباط است – عرصهای فراهم میآورد که متخصصان حوزههای گوناگون بجای دوری از یکدیگر و کشیدن حصار دور جزیرههای کوچک، در قلمرویی وسیعتر و در کنار و با کمک یکدیگر به بررسی و حل مسائل بپردازند.
رویکرد میانرشتهای نیز در چهار سطح قابل ارائه است که عبارتند از: دانش، پژوهش، آموزش و نظریه. به این معنا که ممکن است ما دانش میانرشتهای[۴]، پژوهش میانرشتهای[۵]، آموزش میانرشتهای[۶] و نظریه میان رشتهای[۷] داشته باشیم. رویکرد میانرشتهای اساساً زمینهساز خلاقیت بیشتر در مطالعات است. زیرا متخصصان از منظرهای متفاوت به یک مسئلهء واحد مینگرند و تلاقی این نگرشها میتواند زمینهساز پیدایش ایدههای نو باشد. از سوی دیگر مهاجرانی که از رشتههای دیگر پا به عرصهای تازه میگذارند سنتهای پژوهشی و روشهای متداول رشتهء خود را برای اهالی رشتهء میزبان به ارمغان میآورند. در نتیجه فرصتهای تازهای برای نوآوری فراهم میشود. تقویت روحیه پرسشگری، رشد تفکر انتقادی، بهبود مهارتهای حل مسئله، خلاقیت در یافتن موضوعهای اصیل برای پژوهش و یادگیری مستقل و مادامالعمر از جمله مهمترین دستاوردهای رویکرد میانرشتهای هستند.