دکتر حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه ، پژوهشگر و مولف کتابهای درسی در سال ۱۳۴۵ در دامغان بدنیا آمد.وی در سال ۱۳۷۵ دکتری زبان و ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران گرفت و اکنون استاد دانشگاه تربیت مدرس است.وی برگزیده رتبه دوم پژوهشهای کاربردی در نوزدهمین جشنواره بین المللی خوارزمی ، برگزیدهی سومین ، چهارمین و پنجمین جشنوارهی کتابهای رشد ،برگزیدهی کتاب تقدیری کتاب سال، برگزیده مؤلفان استان سمنان ، عضو شورای علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی ، از مدخل نگاران بنیاد دایره المعارف اسلامی ،عضو هیأت رییسه انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و انجمن علمی نقد ادبی ایران و عضو هیئت تحریریه پنج فصلنامه تخصصی و نویسنده ۱۲۰مقاله است.
برخی از آثار او عبارتند از : ۱ ادبیات عامیانه ایران (مجموعه مقالات دکتر محجوب) ۲ بدیع الزمان نامه(تصحیح) ۳ بهرام و گلندام (تصحیح (۴ پیغام اهل راز ۵ چاه وصال (تصحیح) ۶ چهل داستان کوتاه از چهل نویسنده معاصر ۷ حافظ به روایت شهریار ۸ حافظ قدسی ۹ حسن و دل (تصحیح) ۱۰ خورشید آفرین و فلک ناز(تصحیح) ۱۱ داستانهاب امثال ۱۳ راهنمای درست نویسی و ویراستاری ۱۴ فارسی عمومی ۱۵ سردلبران ۱۶ فارسی بیاموزیم(۱۱جلد)، ۱۷ فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی ۱۹ قاف غزل ۲۰ کتاب کار انشا و نگارش (۳ جلد) ۲۱ کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی دوره دبستان، دبیرستان و پیش دانشگاهی) ۲۶ جلد( ۲۴ معشوق بنارس (تصحیح) ۲۵ مکاتبات اداری ۲۶ منظومههای عاشقانه ادب فارسی ۲۸ هشت بهشت (گزیده گلستان)۲۹ وامق و عذرا(تصحیح)
معرفی کتاب فرهنگ بزرگ ضزب المثلهای فارسی
ادب شفاهی یا عامه از شاخههای مهم دانش عوام یا فلکور به شمار میرود که خود شامل مجموعهای عظیم از ترانهها، لالاییها، چیستانها، قصّهها، اساطیر، متلها و ضربالمثلها میشود.
یکی از عناصر مهم ادب شفاهی ضربالمثلها هستند که کاربرد و گستردگی آن باعث شده است نقش مهمی در فرهنگسازی داشته باشد؛ زیرا مثلها:آینهی فرهنگ، هنجارهای اجتماعی، عقاید، اندیشهها، طرز زندگی، منش، مناسبات، تمدن، اخلاق و معیار ذوق ملتهاست؛باعث زنده نگاه داشتن واژگان، کنایات، اصطلاحات و زبان هر ملّت و موجب توانمندی و غنای آن است؛ از این رو مانند شعر و انواع دیگر سخنان ادبی مؤثر است؛به دلیل شیرینی، کوتاهی و سادگی و حسن تأثیر، تعدیل کنندهی اخلاق جوامع و مهذب عادات و رفتار و افکار مردم است؛حاوی زبدهی افکار و آرای نسلها و تجارب اشخاص دانا و آزموده است که در جوامع رایج شده و به میل و رغبت استفاده میشود؛قاطع کلام و در حکم حجتی است که راهِ چون و چرا را میبندد؛زبانی مشترک برای تفهیم مطالب به ایجاز و غیرمستقیم است؛مولود اندیشه، دانش و تجربیات مردم و میراث نسلها و معرف آمال، آرزوها، غمها و شادیها و نفرتها، اوهام و خرافات گذشتگان است؛به لحاظ کمی و کیفی نشانهی درجهی عظمت، وسعت و علّو فکری هر ملّتی است؛بازگوکنندهی آرزوها، احساسات، نگرشهای مثبت و منفی، شرایط اجتماعی و فرهنگی و هویت ملی و مؤلفههای آن است؛نقطهی اتصال ادب رسمی به ادب شفاهی و محل تعامل آن دو است.
سالها باید بگذرد تا مثلی بر زبان مردم جاری شود. این جملات نغز و زیبا مولود اندیشه و دانش مردم و میراث غنای معنوی نسلهاست که مردم با معیار ذوق وبه فراخور حال، آنها را به کار میبرند.
مثلهای صیقل خورده، حاصل و عصارهی افکار خردمندان جامعه و گزیدهی تجربیات ناب آنان است که امروزه به عنوان یکی از میراثهای معنوی به دست ما رسیده است.
حجم مثلهای ایرانی به گواهی همین فرهنگ، دست کم بالغ بر یکصد هزار مثل میشود که نشان میدهد ایرانیان از چه غنای فکری برخوردار بوده و هستند. با توجّه به این حجم وسیع و گستردگی کار، امروزه جمعآوری و تدوین امثال فارسی و مطالعه و پژوهش در آنها از بایستهترین کارها به شمار میرود.
با گردآوری مثلها میتوان از نابودی این گنجینهی عظیم جلوگیری کرد. علیرغم تحقیقاتی که در یکصد سالهی اخیر و به خصوص در پنجاه سال گذشته انجام گرفته و با توجّه به ارزشهای والای این تحقیقات در مقایسه با وسعت و گستردگی حوزه فرهنگ مردم و به نسبت تحقیقات وسیع محققان دیگر کشورها، بسیار اندک و ناچیز است.
هرچه پیشتر میرویم، منابع گنجینههای عظیم میراث معنوی؛ یعنی پیران سالخورده و راویان سالدیده را یکی پس از دیگری از دست میدهیم. با مرگ هر یک از این سندهای معتبر و منابع بیبدیل، گویی گنجینهای را با دست خود دفن کردهایم، حال آن که باستانشناسان و دیرینه یابان، گنجینههای عظیم فرهنگی و معنوی را با کاوشهای طاقتفرسا و به دقت و حساسیت از زیر خروارها خاک درمیآورند و به موزهها میسپارند.
واقعیت آن است که ضربالمثلها با این حوزهی وسیع مطالعاتی، شایستگی آن را دارد که گرایش یا رشتهای با نام« مثلشناسی و مثلنگاری» دانشکدههای علوم انسانی ایجاد شود با پژوهشکدهای با همین نام تحقیقات دامنهدار و پیوسته در این عرصه بپردازد.
بنابر دلایل و ضرورتهای یاد شده، از سال ۱۳۸۰ کار تدوین و جمعآوری مثلها را آغاز کردم. برای این منظور «دفتر تدوین ضربالمثلهای فارسی» را تأسیس کرده و با آموزش تیمی پنج نفره، کار آغاز شد.علیرغم تنگاهای مالی و تنها با تلاش شبانهروزی توانستم در مدت هشت سال کار تدوین و گردآوری یکصد هزار مثل فارسی را به انجام برسانم.
کار تدوین ضربالمثلها در چند مرحله به انجام رسید:تهیه کتابشناسی و منابع تحقیق؛
تهیه نرمافزار؛ورود اطلاعات شامل عنوان ضرب المثل،منبع،کلیدواژهها ، موضوعات وتوضیحات مربوط به ۱۶۰۰۰ مثل؛درهم کرد اطلاعات ؛ بازخوانی.
مثلهای یکسان، درهم ادغام شدند. مبنا و مدخل اصلی، مثلی قرار گرفت که رایجتر بود. مثلهایی که آغاز آنها یکی نیست و شبیه هم هستند. در چند مدخل میآید.مثلهایی که آغاز آنها یکی است ولی در میانه کلیدواژههایی مشابه دارند درهم میشوند.مثلهایی که تفاوت آنها فاحش است زیر هم میآید.برخی مثلها با گزارههای قالبی چون «به قول قدیمیها»، «از قدیم گفتهاند»، «به قول معروف» «مَثَل به حرفی» آغاز میشوند که این قید از آغاز همگی حذف گردید و به ضبط اصل مثل اکتفا کردیم.امثال محلی در کنار امثال فارسی آمده است.درمورد این امثال کوشیدهایم آن دسته را که به زبان فارسی معیار نزدیک است،با توضیح برخی لغات شکل اصلی مثل را بیاوریم .
امثال عربی را ضبط نکردیم.برخی مثلها به دو شکل شکسته و گفتاری و یا فارسی رسمی ضبط شده اند. ضبط غیرگفتاری و معیار آنها را اصل قرار دادیم.
از آوردن کنایات، زبانزدهای معروف، باورهای خرافی، نفرینها، سوگندها، فحشها، تصنیفهای معروف، اشعارمشهور و حکمت به دلایلی که میآید پرهیز کردیم.اشعاری را به عنوان مثل ضبط کردیم که در چند منبع آن را مَثَل دانستهاند و شهرت و رواج یافتهاند.
ترتیب تنظیم کتاب الفبایی است، گرچه دو شیوهی دیگر نیز برای تنظیم مثلها وجود دارد :الف)روش کلیدواژهای؛ب) روش موضوعی؛ با توجه به دشواری ثبت مثلها ذیل کلیدواژهها، ترتیب الفبایی را مناسبترین راه برای ثبت مثل تشخیص دادیم . برای جبران مزایای شیوه کلیدواژهای ،نمایهای از کلیدواژههای مهم مثلها در پایان میآید.
نمایهی پایانی شامل کلیدواژهها و موضوعات است. از هر مثل کلیدواژههای مهم آن را برگزیده و در پایان به شکل الفبایی فهرست کردیم تا با شمارهی مثلها بتوان در کمترین زمان به آن دست یافت.در مقدمهی مفصل کتاب کوشیدهایم مباحث ضروری در شناخت مثلهای فارسی را بیاوریم. این مقدمه شامل بیان تاریخچهی تدوین امثال،تعریف و ویژگیهای امثال،درونمایه و محتوای امثال،طبقه بندی مثلها را در بر میگیرد.
به دلیل حجم زیاد مثلها، بنا را بر اختصار گذاردیم واز توضیح و تشریح مثلها، آوردن نظایر، کاربردها، ریشههای داستانی و غیرداستانی صرف نظر کردیم؛ضمن آن که آوردن تمامی این موارد برای یک مثل مستلزم پژوهشی دامنهدار است که در حال انجام است ودر سالیان آتی مجموعه مفصل و تشریحی امثال خواهد آمد.
در مواردی که فهم مثلی مستلزم دانستن معنی واژهای بوده است، واژ نامهی پایانی کتاب می تواند کار فهم ضرب المثل های محلی را برای مخاطب آسان تر. این واژه نامه دارای پنج هزار واژه است.ضرب المثل های شهرستان ها ، مناطق، اقوام ایرانی و همچنین کشورهای فارسی زبان در این اثر گرد آوری شود.«فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسی» دارای یکصدهزار مثل فارسی است که این مجموعه از جامع ترین فرهنگ هایی است که در حوزه مثل های فارسی تدوین شده است. تعداد ضربالمثلهای فرهنگهای قبلی از جمله امثال و حکم دهخدا و کتابهای بهمنیاری و شکورزاده عموماً بسیار کمتر (۱۲ تا ۲۰ هزار) است در حالی که این فرهنگ ۲۶۰۰ صفحهای شامل ۱۰۰ هزار مثل است. همه ضرب المثل های آمده در این فرهنگ مستند و دارای منبع است . این مجموعه می تواند بخشی از ضرب المثل های زبان فارسی باشد و ضرورت دارد، فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گرد آوری همه ضرب المثل های زبان فارسی اقدامی موثر را به انجام برساند تا این بخش بااهمیت در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی از گزند فراموشی و مهجور ماندن در امان بماند.