بسمه تعالی
جلسه با معرفی مختصر هر یک از شرکت کنندگان شروع شد و در ادامه آقای دکتر طلایی گزارشی از عملکرد گذشته گروپ و اهدافی که پیش رو دارد را بیان کردند. گروپ در ۴ حوزه فعالیت میکند :
۱- حوزه تحقیقات کمی خصوصا تحقیقات کمی پیشرفته که به طور خاص در این ترم به حوزه مطالعات طولی و مدل ساری چند لایه و مدل سازی معادلات ساختاری می پردازد.
۲- حوزه مطالعات کیفی که جای بسیاری برای کار و مطالعه دارد. امید است با واکاوی عمیقتر این حوزه افراد با تبحر بیشتری اقدام به انجام مطالعه کیفی بکنند.
۳- مبانی فلسفی ،تاریخی و معرفت شناختی پژوهش
۴- بحث پژوهش برای سیاستگذاری و عمل تربیتی
صحبت آقای دکتر طلایی با معرفی برنامه های آتی این ترم به پایان رسید.
در ادامه خانم دکتر نیکنام به بررسی "مشاهده و مصاحبه عمیق در پژوهش های کیفی و تجزیه و تحلیل داده ها "پرداختند. ایشان در ابتدا کلیاتی درباره روش تحقیق کیفی (پیش فرضها ،بنیادهای معرفت شناختی، ویژگیها و دسته بندی آن ) فرمودندو در بخش دوم به بحث گردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و مصاحبه و جزئیات، موانع و مشکلات و انواع آنها و مهارتهای لازم جهت انجام آن را ذکر کردند. و در قسمت سوم ارائه خود به مراحل تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری و طبقه بندی و جزئیات مربوطه پرداختند.
بعد از صحبتهای دکتر نیکنام بحث بین اساتید و دانشجویان ادامه پیدا کرد .که خلاصه ای از صحبتهای دوستان را در اینجا ذکر میکنیم .
– چون مشاهده هر فرد به یک پدیده با دیگری فرق میکند پس آیا در پژوهش باید یک تیم محقق داشته باشیم تا برداشت بهتری از پدیده بدست آوریم یا تنها بودن محقق خود امتیاز است ؟
– چگونه میتوان یافته های تحقیق، خارج از ذهن پژوهشگری و شخصیت و هیجان فرد باشد آیا نباید این هیجان در مرحله تحلیل داده ها کنار گذاشته شود؟
– در پژوهشهای کیفی ما معنا بخشی میکنیم، از طرفی موضوع مورد مشاهده خودش معنایی دارد و مشاهده گر هم از دید خود یک معنایی به آن میدهد و از طرفی هم داده هایمان را به نظریه ای خاص استناد میدهیم حال باید چکار کرد ؟ کدام را برگزید؟
– دکتر نیکنام: محقق مقولات را ابداع میکند و این ابداعش برخواسته از داده هایی است که سعی کرده از مشاهده خود بدست آورد .محقق نمیتواند از آنچه در ذهن دارد خارج شود اما میتواند آگاهی داشته باشد و آن را در کارش لحاظ کند.
– این ویژگی تحقیق و محقق کیفی است که با هیجان نگاه کند و چون مبحث ما علوم انسانی است محقق بعنوان یک انسان نمیتواند هیجانات و تاثرات خود را از دیدن و درک یک پدیده نادیده بگیرد .
– نگاه جامعه به تحقیق کیفی خیلی خوب نیست و بیشتر انتظار میرود که معنای پیدا شده به عدد تبدیل شود تا اعتبار پیدا کند.
– اوج ادعای پوزیتیویسم این جمله بود که آنچه که به شمارش نیاید، به حساب هم نمی آید .علت ورود پژوهش کیفی به علوم انسانی این بود که صرفا با معیارهای اثبات گرایی نمیتوان پدیده های علوم انسانی را تبیین کرد .پست پوزیتیویسم تعدیل در معیارهای پوزیتیویسم است. استراتژی های تحقیق را به تناسب پدیده های تحقیق باید انتخاب کردد نه چیز دیگر .به واسطه تحقیقات کیفی داده هایی بدست می آید که توسط روشهای کمی امکان پذیر نیست و در واقع یک فهم عمیق و همه جانبه به ما میدهد.
– روشهای کیفی و کمی در تناقض هم نیستند و در واقع دو روی یک سکه اند .در پژوهشهای کمی هم انسان فرضیه سازی می کند بنابراین از ساختار های ذهنی جدا نیست، فقط در روشهای کیفی این ساختار پررنگ تر است باید بدانیم که چگونه هیجانات خود را از یافته ها جدا کنیم اگر جایی هیجانات ما در مصاحبه و مشاهده دخیل شده باشد باید در داخل پرانتز گذاشته شود .روشهای کمی و کیفی جز شناخت پدیده ها از ابعاد مختلف نیست. به همین دلیل پژوهشگر کیفی آینه مشاهده شوندگان است یعنی سعی میکند که آنچه را که دیده از آنچه که تصور میکند، جدا کند و مقوله بندی کند و در کنارش تصورات خود را نیز دخالت دهد.
– دکتر نیکنام : بحث های نظری درباره پژوهش های کیفی بسیار جدی است و باید خیلی بیشتر به آن پرداخته شود.
– پارادیم روش کیفی همان نسبی گرایی است یعنی به اندازه تعداد آدمها تفسیر وجود دارد و هر موضوع را میتوان از منظرهای مختلف دید و آنها از گفتنش هم هیچ ابایی ندارند و اگر یک تحقیق کیفی فهمی از آن موقعیت به ما بدهد، یک فهم جدید که قبلا نبوده همان کافی است .
با تشکر
ابراهیم طلایی