گزارش سومین نشست تخصصی گروپ علوم اعصاب و برنامه درسی

کارگاه ها و دوره های آموزشی

سومین نشست تخصصی گروپ علوم اعصاب و برنامه درسی در تاریخ ۶ بهمن ۹۱ در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. در این نشست خانم دکتر مغانلو متخصص نوروتراپی به تبیین فرصتها و چالش­های فراروی رشد فناوریهای عصبی و روشهای تربیتی پرداختند. ایشان در این نشست به طور خاص بر مطالعات نوروفیدبک تاکید داشتند. نوروفیدبک از یک طرف می­تواند عنوان ابزار یا فنی  برای گرداوری داده­ها در پژوهش استفاده شود از طرف دیگر می­تواند به عنوان ابزاری در خدمت آسیب شناسی و توانبخشی باشد که محور بحثهای ایشان عمدتا بر آسیب شناسی و توانبخشی متمرکز بود.

خانم دکتر مغانلو برای آشنایی با نوروفیدبک ابتدا به طور کوتاه به معرفی ارتباط فعالیت مغزی و تغییرات در امواج مغزی پرداختند. الکتروآنسفالوگرافی (ای ای جی) یکی از ابزارهای متداول برای اندازه گیری این فعالیتهاست. از آنجا که تغییرات در هوشیاری با تغییرات در فعالیت برقی مغز ارتباط نزدیکی دارد، استفاده از این فن به پژوهشگران در فهم این رابطه کمک می‌کند. برای شرح بیشتر موضوع اشاره ای به تغییرات در امواج مغزی و سطوح آنها در چرخه خواب پرداختند که این بینشها از طریق مطالعات ای ای جی میسر شده است. سپس مفهوم کیو ای ای جی را معرفی نمودند که فن گرداوری اطلاعات با استفاده از ای ای جی و تولید یک نقشه دیداری از نوع و موقعیت ریتم­ها در مغز است.  ایشان اشاره داشتند که منطبق با مطالعات صورت گرفته، اندازه امواج مختلف در مغز دارای استاندارد و حد نرمالی است که تنها براساس جنس و سن تغییر می‌کند. به این معنی که برای داشتن عملکرد مناسب، هریک از امواج مغزی باید دارای میزان فعالیت خاصی باشند. با مقایسه اندازه‌های بدست آمده از ثبت امواج در فرد با مقادیر نرمال مشخص می‌شود کدام یک از امواج و در کدام نقطه از سر دارای فعالیت نامناسب است. در واقع الگوی امواج مغزی هر فرد حالات مختلف روانی را به‌وجود می‌آورد. اختلالات مختلف حاصل کارکرد نامناسب مغز و درنتیجه تولید الگوی ناصحیح امواج مغزی می‌باشند. از انجا که مغز انسان نیز مانند هر سیستم پیچیده دیگری نیاز به تنظیم و رفع نواقص دارد نوروفیدبک با بازخوردی که از امواج مغزی ارائه می‌دهد، مغز را در تنظیم فعالیت خود کمک می‌نماید. بنابراین با آگاهی لحظه به لحظه از عملکرد مغز و با کمک نوروفیدبک می توان آن را تنظیم و اصلاح کرد.

از امتیازات ان این است که با نوروفیدبک هیچگونه مداخله­ای از خارج صورت نمی­گیرد و همه چیز توسط خود مغز انجام می­شود لذا وابستگی به ماده خارجی اتفاق نمی­افتد. به عبارت دیگر نوروفیدبک خود-تنظیمی را به مغز می­آموزد.

 خانم دکتر مغانلو اهداف عمده چنین برنامه هایی عبارتند از تقویت امواج مطلوب، سرکوب امواج مشکل­آفرین، تنظیم سرعت انتقال پیام­ها بین دو نیمکره مغز، رساندن مغز به حالت تعادل و بهینه. از نوروفیدبک می­توان در ­آسیب­شناسی  و توانبخشی مشکلاتی همچون اختلالات سو مصرف موارد صرع بیش‌فعالی/ نقص توجه، ناتوانی یادگیری، اختلالات اضطرابی وسواسی، اوتیسم اختلالات خواب آسیب مغزی، سکته، فلج مغزی، اسپاسم و حتی اسم و آلرزی و فشار خون بکار گرفت. بهبود مهارتهایی همچون مدیریت توجه، استرس، کاهش تنش،  بهبود تصمیم­گیری و مهارتهای ارتباطی از دیگر نتایج بهره­گیری از این فناوری است.

دقایق پایان جلسه با مشارکت فعال شرکت کنندگان به چالشهای اخلاقی برخاسته از بکارگیری فناوریهای تصویربرداری در مطالعه یادگیری و همینطور بهره­گیری از دانش و یافته­های حاصل از این مطالعات در تفکر و سیاست تربیتی اختصاص یافت. در واقع این بحث ارتباط تنگاتنگی با فلسفه برنامه درسی یا نظریه هنجاری دارد. در اینجا نوع تصور پژوهشگر یا مربی از کودک می­تواند تلقی از او به عنوان موجودی آزاد و دارای اراده باشد یا به عنوان موجودی نیازمند کنترل و قابل طراحی. هر کدام از این دو تصور به برداشتها یا تفسیرهای متفاوتی از اطلاعات به دست ­آمده منجر می شود. این بحث یکی از دغدغه های اساسی دانش نوین عصب- تربیت است که رویارویی جدی و منطقی با ان نیازمند همکاری و مشارکت واقعی میان مربیان و پژوهشگران حوزه­های مختلف علوم تربیتی، علوم اعصاب، علوم شناختی، روان شناسی و فلسفه است.