Topic: Sampling and Data Generation
۱۳۹۱/۰۹/۱۱
مقاله مورد بحث و بررسی این جلسه، یک مقالهی چهار قسمتی است که قسمت دوم آن مورد بررسی قرار گرفت:
مولف مقاله معتقد است پژوهشهای کیفی مانند یک جعبه ناآشنا و مبهم است مخصوصاً برای پژوهشگران کمی و دو مسئله اصلی حائز اهمیت در پژوهشهای کیفی نمونه گیری و جمع آوری دادهها است.
پژوهش کیفی مانند یک نقشهی ناهمواری است که هنر پژوهشگر در آن پر کردن جاهای خالی است.
اما در پژوهش کیفی به چه چیزهایی نیاز داریم؟ در ابتدا باید مشخص کنیم که چه چیزی پژوهش ما را از سایر پژوهشها متمایز میکند و اینکه این ویژگیها در چه بافتی وجود دارند. از نکات بسیار مهم دیگری که در پژوهش کیفی باید به آنها توجه کنیم دسترسی به نمونههای غنی و استفاده از آنها و نیز داشتن دلایل کافی برای انتخاب نمونه مورد نظر (و تطبیق آن با یافتههای پژوهش) است. پژوهش کیفی باید قدرت توصیف بالایی داشته باشد که نمونهگیری هدفمند به این عامل کمک میکند، پژوهشگر باید ارتباط مداومی با بافت پژوهش داشته باشد که این خود باعث افزایش اعتبار پژوهش میشود.
برخی از مواردی که در پژوهش حاضر مطرح شده عبارتند از:
۱٫ ارتباط مداوم با بافت که زمانبر است و صبر و حوصله و تحمل پژوهشگر را میطلبد،
۲٫ در ارتباط بودن پژوهشگر با شبکههای اجتماعی که این مسأله به کسب اطلاعات ریشهای در زمینه موضوع پژوهش کمک میکند، و
۳٫ پژوهشگر اطلاعات بسیار کاملی از حیطهی فعالیت خود را در اختیار نمونه قرار دهد.
به طور کلی برای جمعآوری و مدیریت دادهها هم دو روش کلی میتوان در نظر گرفت:
الف. دستنویسها: شامل مشاهده و مصاحبه که یکی از ابزارهای جمعآوری آن پرسشنامه است. ساختارمندی پرسشنامهها و ابزارهای مشاهده به عوامل زیر بستگی دارد:
۱٫ هدف مطالعه چیست؟ کشف تئوری؟ مصاحبه باز پاسخ
افزایش دانش بشری؟ پرداختن به جزئیات آسانتر
۲٫ منابع در دسترس و زمانی که در اختیار نمونه، مشاهده و … است.
۳٫ تعداد و پیچیدگی موردها
۴٫ پشتوانه مالی و اختیارات موجود برای استفاده از ابزارها
ب. ضبط تصویری یا صوتی دادهها: که هزینه و حجم کاری بیشتری را میطلبد.
اما داده ها با هر روشی که جمع شوند شامل پنج مورد زیر خواهند بود:
۱٫ لغات و تصاویری که از بافت کار شده حاصل میشود،
۲٫ موارد ضبط شده که شامل فیلمها و صداها و. .. است،
۳٫ دستنویسها،
۴٫ مستندات (ابزارهایی که نمونهها با آن در ارتباطاند)، و
۵٫ یک سری دادههای کمی.
نکتهی مهم این است که سوال پژوهش و نوع تحلیل است که انتخابهای پژوهشگر را محدود و در عین حال کمک میکند بهترین استراتژی را برای کار خود تعیین کند. به اعتقاد مولف حیاتیترین مرحله پژوهش همین قسمت است، این که دادهها چگونه تحلیل شوند و به صورت معنادار گزارش شوند حائز اهمیت بسیاری است.
برخی از نکات مطرح شده توسط خانم دکتر مهران
بحث جالبی که در اینجا مطرح است این است که باید دقت کنیم در رویکرد کیفی، کار ما یک طرح (خام) است و این یک طرح کلی و قابل پیشبینی نیست و ساختار آن نسبت به پژوهش کمی مبهم است و ازآنجاییکه همه چیز از پیش تعیین شده نیست پژوهشگر واقعاً باید زبردست و منعطف باشد. نوآوری و انعطاف، از نکات کلیدی پژوهش کیفی است. سوالی که اینجا مطرح است این است که کار ما چقدر باید ساختار داشته باشد؟ شاید بهتر باشد که اول کار هیچ ساختاری نداشته باشیم با کنجکاوی و آزمون و خطا وارد بشویم! اگر با یک کنجکاوی خاصی کار را شروع کنیم محور مصاحبه بهتر تعیین میشود، گاهاً اگر فضا باز باشد بهتر به نتیجه میرسیم؛ درواقع ساختار داریم اما بسیار منعطف است. بنابراین نباید اینطور تصور شود که پژوهش کیفی و ابزارهای جمعآوری دادهها در آن از هیچ نظم و انسجامی برخوردار نیست.
نکته دیگر این است که باید دقت کرد که مصاحبه یک پرسشنامهی باز نیست، مثال:
الف. آیا از دانشگاه تربیت مدرس راضی هستید ؟ (غ)
ب. تجربهی شما از دانشگاه تربیت مدرس چیست ؟ (ص)
سوال نباید به گونهای مطرح شود که پاسخ تک کلمهای داشته باشد بلکه جوابی بطلبد که نیازمند توضیح است.
برخی از نکات مطرح شده توسط آقای دکتر منصوریان
فرایند پژوهش کیفی غیرخطی و پویا است، پژوهشگر کیفی باید تحمل عدم قطعیت را داشته باشد، در پژوهش کیفی سهم فلسفه بالاست و سهم علم کمتر، بر عکسِ پژوهش کمی که علم سهم بیشتری نسبت به فلسفه دارد. در پژوهش کیفی فرایند منعطف است و خیلی از کارها با هم انجام میشوند مثلاً همزمان هم دادهها جمعآوری میشوند و هم تحلیل میشوند. پژوهش کیفی در واقع یک پژوهش اکتشافی است؛ در پژوهش کیفی قصد داریم به تولید دانش بپردازیم اما در پژوهش کمی به دنبال آزمون علم موجودیم. در پژوهش کیفی بافت حرف اول را میزند، ممکن است در ابتدا چند سوال را در نظر بگیرید ولی ببینید در مراحل مختلف پژوهش چندین سوال جدید اضافه میشوند که وجودشان لازم هم هست.
فراموش نشود که منعطف بودن فرایند پژوهش کیفی به معنای عدم وجود انسجام و نظم نمیباشد!