(۱۸ آذر ۱۳۹۱)
در ابتدای جلسه مراسم یادبودی به منظور نکوداشت یاد و خاطرهی استاد ارجمند مرحوم دکتر حیدر علی هومن با پخش کلیپی از سخنرانی افتتاحیه گروه روششناسی توسط آن فقید سعید و صحبت دکتر عسگری از شاگردان ایشان در خصوص ویژگیهای شخصیتی و علمی آن بزرگوار، برگزار شد. بیان شد مرحوم هومن علاقهی خاصی به کتاب "شناخت روش علمی" خویش داشتهاند، لذا به اعضای محترم توصیه به خواندن این کتاب در صورتی که نخواندهاند، میگردد. سپس خانم دکتر سجادیه به ارائه سخنرانی خود پرداختند که در ذیل چکیدهای از آن آورده شده است.
روششناسی تبارشناسی
گرچه فوکو بیشتر به عنوان یک فیلسوف و مورخ شناخته شده است لکن از وی به عنوان مبدع روش تبارشناسی نیز یاد میشود. مفهوم تبارشناسی از تعریف سنتی آن که اشاره به شناسایی ریشه اصلی (شجرهشناسی) یک موضوع دارد، متفاوت است. فوکو معتقد است در خصوص یک موضوع لازم است به ریشهها و تبارهای مختلف آن پرداخت و لزوماً موضوعات به یک موضوع و تبار یکسان تعلق ندارند. بر این اساس مخالفت فوکو با روشهای دقیق و بدون انعطاف اثباتگرایی است که البته به معنای حرکت به سمت بیالگویی و ابهام در روششناسی نمیباشد. به همین منظور وی بحران اعتبار در پژوهشهای تبارشناسی را ضرورت پرداختن به راهبردهای پژوهش میداند. راهبردهای پژوهش اشاره به الهام بخشیهایی است که باید در پژوهش وجود داشته باشد. با توجه به دیدگاههای فوق بحث ضرورت توجه به گونههای مختلف عقلانیت مطرح است و کاوش تاروپود مسائل و درک تاریخی آنها اهمیت مییابد. بزعم وی با دانستن تاریخ یک موضوع بهتر میتوان فرآیند رهاییبخشی و توجه به عناصر دیگری را آغاز نمود.
مولفههای اصلی تبارشناسی عبارتند از: بازتعریف مفهوم قدرت (کاوش در تاروپود روابط اجتماعی)، وابستگی دانش و قدرت، بازیهای معطوف به حقیقیت (اینکه حقیقت مطلق وجود ندارد)، نامگرایی (اشاره به تغییرات تاریخی مفهوم)، و چندگانگی هویتها (اینکه هویت تاریخی در گذر زمان تغییر مییابد).
مراحل پژوهش تبارشناسی در فلسفه تعلیم و تربیت
الف: حدس اولیه در مورد رابطه قدرت و سوژه در مساله که عبارت است از شناسایی عوامل قدرت در خصوص یک موضوع خاص،
ب: طرح فرض خلاف پژوهش: اشاره به زیر سئوال بردن حقیقت ها دارد،
ج: بررسی تاریخی جهت اثبات فرض مخالف یا کاوش روابط قدرت، سوژه و دانش، و
د: ترسیم شبکه روابط دانش، قدرت، سوژه در مسائل در زمان حال مطابق با فرض خلاف.
راهبردهای معطوف به مراحل مذکور
الف – برقراری ارتباط موضوع با قدرت و سوژه،
ب- طعن ورزی در پژوهش تربیتی (فرو ریختن قالب های خیلی محکم)،
ج – توجه به زمینههای تاریخی موضوع،
د- جستجوی تاریخ به دنبال تبارهای مساله باشد و نه معطوف به یک ریشه و محور،
و – توجه به مفصلهای ارتباطی در تعلیم و تربیت، و
ه- حساسیت نسبت به روابط قدرت – سوژه – دانش در موضوع.